تبریک. . .

می زند شعله به جان،اشک من و خنده ی توشعله سرکش شده،تا خم شوم و بنده ی توگفتی آن گونه ای از عشق که دل را برده ایحاصلِ آن سخن،این گونه ی شرمنده ی توچون که برداشت ناپخته ای از من کرده ایآنچه را کاشته ای،نیست برازنده ی توفصل بی حاصلی مزرعه ی عشق من استبذر احساس به باد است و پراکنده ی توآنچه بگذشت گرفته است اگر حال مراحال ما هم نگران است به آینده ی توچون همه فکر تو بردن شد و دل بازیچهعشق،بازی شد و من مهره ی بازنده ی توبعد از این باشم اگر،عاشقیم بی تو به پاستداغِ پیشانی ما هست و نماینده ی تو تبریک. . ....

آمدی، زنگاراز آیینه ی دل پاک شد از طنین عشق من دنیا پر از پژواک شد قطره قطره اشک دوری از نگاهم رفت و رفت اشک خوشحالی چکید و گونه ام نمناک شد دستهای مهربانت را به سنگم هدیه کن سنگ سردی که دلش از درد من صدچاک شد پیچش موی سیاهم دور دستت دیدنیست مثل نیلوفر که جذب شاخه های تاک شددوستت دارم شنیدی. . .؟ دوستت دارم ببین بی تو قلبم جان سپرد و توده ای از خاک شدفرزانه (پری) کوتیوبلاگ: بامداد عاشقیموضوعات مرتبط: عشق بی حاصل ، فرزانه(پری)کوتیبرچسب‌ها: غمکده عاشقی , جملات عاشقانه غمگین , عشق بی ثمر , عشق بی حاصل تبریک. . ....

آن کس که می بايست با من همسفر باشدبايد کمی هم از خودم ديوانه تر باشد..!ياری چنان چون ويس، می خواهم که با عاشقانگيزه اش در کار سودا سر به سر باشد..!شيری که با آميختن با آهويی مغموممصداق رويا گونه ی شير و شکر باشدماه ی که در عين ظرافت هر چه "عشق" اش گفتفرمان بَرَد حتی اگر شق القمر باشد..!ياری که همچون شعرهای حضرت حافظنامش مرا ذکر شب و ورد ِ سحر باشداز خويش می پرسم.. کجا دنبال او هستی..؟هر جا که حتی ذره ای از او اثر باشدمی گويم و می دانم اين را کاين چنين ياریدر دفتر ِ افسانه پردازان مگر باشد..!!غلامرضا طریقیموضوعات مرتبط: عشق بی حاصل ، غلامرضا طریقیبرچسب‌ها: غمکده عاشقی , جملات عاشقانه غمگین , عشق بی ثمر , عشق بی حاصل تبریک. . ....